در کنار پیاده رو مردی میانسال برس بر کفشهای کودکی میکشید وآنسوتر کودکی بوتهای مردی میانسال را برق می انداخت.
کابل :
شهر فلاکت،فقر و آوارگی،آشیانه کرکسان زر و زور، لبریز از مانکنهای فریبنده ومد روز،شهر تکدی ،دروغ و آسمان خراشهای رنگین،عساکر تا...مسلح ونگاهبان مهمانخانه های خارجی،سیمهای خاردار،دیوارهای بتونی حفاظتی،...